تحولات لبنان و فلسطین

 رسانه‌های یک جریان سیاسی خاص در سالگرد درگذشت آیت‌الله مهدوی‌کنی، بخش‌هایی از کتاب خاطرات او را منتشر کردند.

بررسی یک تناقض در خاطرات آیت‌الله مهدوی‌کنی از هاشمی‌رفسنجانی

به گزارش قدس آنلاین به نقل از آنلاین 24 ، در این خاطرات دستچین شده که با هدف تخریب رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام صورت گرفته است، از قول آیت‌الله مهدوی‌کنی، هاشمی‌رفسنجانی به نرمی، مدارا و خوشخویی با ماموران و بازجویان ساواک متهم شده است. در مقابل، آیت‌الله مهدوی‌کنی خود و برخی دیگر از مبارزان را دارای برخورد تند و سخت با عوامل ساواک در زندان معرفی کرده است.

هر چند وی در خاطره خود تاکید دارد که این بدان معنا نیست که او از هاشمی‌رفسنجانی مبارزتر بوده و رفتار هر دوطرف  ریشه در اخلاق فردی وتربیت آنها داشته است اما نحوه بازگویی خاطره و از آن مهمتر مقطع انتشار آن در زمان حال، پرسش‌هایی را در ذهن ایجاد می‌کند.

صرف‌نظر از هدفی که رسانه‌های خاص از بازگویی این خاطرات، آن هم  سال‌ها بعد از انتشارش دنبال می‌کنند، به نظر می‌رسد خاطرات مرحوم مهدوی‌کنی دست‌کم در این موردخاص، دچار تناقض جدی و آشکار با واقعیت‌های تاریخی دیگر است.

قاعدتا اگر هاشمی می‌خواست در برابر ساواک آن هم در زندان از موضعی نرم و ملایم برخوردار باشد، معقول‌تر آن بود که اساسا وارد مبارزه نشود و رنج زندان را هم به جان نخرد. در آن صورت نیازی به دستگیری نبود و کار به نرمش و مدارا هم نمی‌کشید! این در حالی است که فردی متهم به نرمش و مدارا شده که از سال ۱۳۳۷ در میدان مبارزه  علیه رژیم پهلوی حضور داشته و مرحوم آیت‌الله مهدوی با ان که چند سال از او بزرگ‌تر بوده، دیرتر به میدان جدی مبارزه علیه رژیم پهلوی وارد شده است. بعلاوه اینکه آیت‌الله مهدوی‌کنی در محاکمه در دادگاه نظامی به ۴سال زندان محکوم شده، حال آن که هاشمی بیش از این میزان محکومیت داشته است. و این روند نمی‌تواند موید نرم رفتاری هاشمی باشد.

برای پاسخ به این تناقض باید نظردیگر هم‌رزمان این دو شخصیت و نیز نظر آقای هاشمی‌رفسنجانی را جویا شد. چنان‌چه مستندات جدید، نظر مرحوم مهدوی را رد کند، ناگزیر این بخش از تاریخ و خاطرات ایشان اصلاح می‌شود . و اگر مبارزان هم‌رزم، نظر مرحوم آقای کنی را تایید کنند باید از آنها خواست تناقضی را که در بیانشان و بیان آن مرحوم خودنمایی می‌کند، رفع نمایند. هرچند که ممکن است نزدیکان مرحوم آیت‌الله به استناد قرینه‌های دیگری، بتوانند این تناقض را حل کنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.